از صید ترال در جنوب کشور گرفته تا قطع درختان شمال کشور به بهانه صادرات چوب از عدم جلوگیری از خشک شدن دریاچههای شرق و غرب کشور گرفته تا نابودی جنگلهای بلوط زاگرس از نابودی پلنگ و شیر ایرانی گرفته تا کشتن پیروز و شکنجه گاندوهای سیستان از عدم مراقبت از خرس سیاه بلوچستان گرفته تا نابودی سمندر لرستان از فروش خاکهای رنگی جزیره هرمز به کشورهای حاشیه خلیج فارس گرفته تا خشک کردن تالابها به بهانه اکتشاف معدنی و نفتی همه و همه نشان میدهد که روز درختکاری که به نوعی روز آشتی با طبیعت معرفی میشود فقط یک روز نمادین است تا تمام خرابکاریها در محیط زیست کشور را در این روز به نوعی لاپوشانی کنیم.
به عزیزان جان پیشنهاد میشود به جای اینکه هر ساله میلیاردها تومان صرف مراسم روز درختکاری کنید بهتر است این روز را از تقویم ملی حذف کرده و به جای آن روز نابودی طبیعت را جشن بگیرید این گونه میتوانید تمامی دستاوردهای خود از نابودی طبیعت را به جهانیان معرفی کنید و بعد از آن هم به راحتی به مردم گزارش کار و آمار ارائه دهید که چقدر برای نابودی محیط زیست کشور تلاش کردید.
این گونه دیگر نیازی به مراسم درختکاری (که بیشتر شبیه کاشتن یک شاخه قطع شده درختی مسن در خاک است که فردای مراسم با باد از زمین جدا میشود)، نیست این گونه هم ادای آدمهای دوستدار محیط زیست را در نمیآوریم هم میتوانیم خود واقعیمان را به مردم نشان دهیم و ما نیز خدا رو شکر میکنیم که عزیزان جان بالاخره در بیان آمار یک چیز از خود صداقت نشان میدهند.
عزیزان جان یادتان باشد این فقط ما نیستیم که از منابع طبیعی بی شمار کشور سهم داریم، نسلهای آینده نیز باید بتوانند از وجود آنها بهره ببرند و به حیات خود ادامه دهند ...